حرکت های جهادی دانشگاه مازندران

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

مثبت و منفی...

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ب.ظ

از همه ی دوستان جهادی عزیز می خوام فقط و فقط و فقط یه کار مثبت یا یه کار منفی که در گروهشون اتفاق افتاده و تاثیر خوب و یا تاثیر بدی در گروه و کار جهادیشون گذاشته رو برامون بنویسن. البته در هر زمینه ای بوده فرقی نمی کنه شاید بتونه کمک بسزایی در اردوی امسال به هممون بکنه...ان شاءالله

مصبت ومنفی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۸
جهادی دانشگاه مازندران

نظرات  (۶۷)

۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۳ یاسر شعبان
سلام..
یکی از این نکات منفی که بنده دیدم این بوده که در گروهی که هم خانم ها وهم برادران هستن میان در زمیته های مشترک مثل زمینه فرهنگی و ثبت نام از اهالی برای کلاس ها و ....موازی کاری میکنن و اصلا کاری به کار همدیگه ندارن و هیچ مشورتی صورت نمیگیره که این خودش هزارتا عیب دیگه به وجود میاره
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۳ زینب خارکن
سلام
با نظر آقای شعبان کاملا موافقم
آسیب هاشم با تمام وجود لمس کردم
گروه جهادی ای که شامل کمیته های مختلف مثل فرهنگی ,عمرانی ,آموزشی و.... است باید مسئولین کمیته ها دقت داشته باشند که کاراشون باهم هماهنگ باشه و چند باری با مسئول اردو جلسه داشته باشند.
یه سری بی نظمی های حین اردو به خاطر هماهنگ نبودن یه سری کارهاست و کمی از بی نظمی ها ومشکلاتم هست که در همان حین اردو به وجود میاد
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۴ زینب خارکن
یه حرف یا شایدم یه دردو دل یا ..............
همیشه فکر میکردم بچه جهادی ها همشون خیلی خالصن وفقط و فقط قصدشون همواره خادم بودن گروه جهادیه.
فکر نمیکردم تو جهاد حرف از زیراب زنی باشه !! اینکه بیان همدیگرو بشکنن !! پست ومقام مسئول (همو ن خادمیت ) برا کسی مهم باشه !!
مدت ها ومدت ها به خاطر این حرکت ها حال روحیم بد بود وشایده هنوز هست .
به گفته ی یه جهادگری که بنده هم خیلی کارشونو قبول دارم :دیدن این صحنه ها و حرکات میفهمونه خیلی چیزارو.................
خدایی ناکرده سو تفاهمی اینجا برای کسی پیش نیادااااااا.
این حرف یه کوچولو به این قسمت ربط داشت اینجا نوشتم .
پاسخ:

آیا پنداشته اید که وارد بهشت می شوید بی آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم بدارد؟                                              

                                                                                                                               آل عمران 142

ما رقیب هیچ کس نیستیم    خادم همه ایم

همه آنانی که به عشق زنده نگه داشتن   فرهنگ جبهه و جهادآستین همت بالا می زنند   و کار مضاعف می کنند   وتا ظهور سبز      به تب و تاب مضاعف می افتند...

۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۵ سانتاماریا
سلام
یک نکته مثبت که می خواهم بیان کنم مربوط به کار فرهنگی داخلی است .یک سری پاکت نامه تعبیه شده بود که نام هر فرد روی ان نوشته شده بود وروی یک مقوا به دور از دید افراد زده شده بودودر وسط ان حدیث المومن مرات المومن نوشته شده بود و هر فرد نسبت به دیگری انتقاد ونظری داشت بدون اینکه دیگران متوجه شوند می نوشت ودر پاکت فرد مقابل می گذاشت بدون اینکه رو در رو بیان شود وشاید ناراحتی در پی داشته باشد -البته قانون مهمی که داشت این بود که دیگران حق نداشتنند سر پاکت همدیگر بروند
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۵ آیدا احمدی
با سلام
بنده اول نکته مثبت را می گم . تابستان سال 92 برای اردو جهادی به منطقه بی بی حیات رفتیم شب اول با هزار بدبختی به صبح رساندیم آخه تو محل خوابگاه یه عقرب خیلی بزرگ دیدیم. خلاصه روز دوم کلاس را شروع کردیم وو تعدادی که بیکار بودند تصمیم گرفتیم یادواره شهدا برای سه شهیدی که در منطقه بود برگزار کنیم و با کمترین امکاناتی که وجود داشت یادواره ای برگزار کردیم نکات مثبت تو این برگزاری . ظهر با خادم زیارتگاه صحبت کردیم و قرار شد شام شب یادواره نان و پنیر و خیار بدهیم که به یکباره از سپاه ثارالله کرمان تماس گرفتند و گفتند که شام یادواره با ما هر چند تایی بخواهید از 1000 تا 3000 و بعد از آن از صدا و سیمای کرمان تماس گرفتند و گفتند که شنیدیم در این منطقه میخواهید یادواره ای برگزار کنید و ما میخواهیم برای پخش مراسم و فیلمبرداری به آنجا بیاییم و در آخر اینکه آن چند روزی که ما تو منطقه بودیم شاید یک یا دو خانواده به زیارت آمده بودند منتها عصر روزی که میخواستیم یادواره برگزار کنیم شاید باورتان نشود حدود چند صد نفرزائر به جمع ما اضافه شدند. نکته کلی و مثبت ان بعد از ان اردو بهترین و بزرگترین تاثیر مثبت را در زندگی بنده و دوستانمان گذاشت و از آن زمان تا به الان برای شهدا خادمی می کنیم و در یک موسسه تدوین آثار نشر شهدا خدمت می کنیم و زندگی بنده هدفمند و تغییرات بسیار مثبتی داشته.
پاسخ:
سلام
بنده نمیدونم این بی بی حیاتی که شما رفتید کجا بود که عقرب داشت...
ولی هرکجا خدمت میکنید پایدار باشید...

مث اینکه مهمون خارجی هم داریم...:)
آقای شعبان بی نظمی و موازی کاری تقریبا تو همه حوزه های بچه حزب اللهی ها موجوده. مثلا تو یکی از اردوها من قصد داشتم اصلا به بچه ها جایزه ندم چون هم شرطی میشن هم توقعشون میره بالا و هم اینکه اصلا اون منطقه از نظر اقتصادی خیلی محتاج نبودن بیشتر مشکل فرهنگی داشتن. اما درست وسط تعالیم بنده آقا مهربونه با کلی جایزه میاد. اونم به خاطر حجاب جایزه میده. سر همین کلی اختلاف پیش اومد. بین بچه ها دعوا شد. برعکسشم قطعا پیش اومده که بنده خبر ندارم. کللا تو روستاها بهتره یا تفکیک حوزه ها کنیم مثلا عمرانی آقایون و خانوما فرهنگی و تو کار هم دخالت نکنیم. یا تفکیک جنسیت یا به صورت منظم در کنار هم وگرنه فقط خودمونو زیر سوال می بریم و وقت مردمو هدر میدیم.
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۷ یاسر شعبان
خانم شاهرضایی می خوام یه نقدی به فرمایشاتتون داشته باشم چرا که اگه ما میایم به بچه های روستا جایزه میدیم شاید یه دلیلش از 1000دلیلش کمک اقتصادی باشه ولی مهمترین دلیلش یه یادگاری نقد و حاضر از خواهر و برادر هستش به اونها و یه محبت کادو شده ای هستش که هیچ وقت از یادشون نمیره و اصلا این بحث شرطی شدن وجود نداره چرا که از قبل تعیین نکردیم که می خواهیم بهشون جایره بدیم یا نه و این شرطی شدن زمانی به وجود میاد که ما در روستا کارمون رو خوب انجام نمیدیم و بچه منتظره که این 15 روزه تموم بشه و بیاد جایزه اش رو بگیرهو توقعشون هم بالا نمیره چرا که یه جایزه در حد و اندازه کیف و دفتر و لوازم حجاب که خواهر من توقع ایجاد نمیکنه...
این که شما خبر ندارید برمیگرده به خودتون که گروه رو خوب توجیه نکردید که باید در کار ها مشورت باشه به نظر من این تکروی اول از شما رخ داده بعد اعضای گروه خانوم ها و آقایون مشورت نمیکنن با شما ...
شما می دونستید که کار عمرانی بهترین کار فرهنگی هستش و از کار های فرهنگی که شما مدنظزتون هستش بیشتر جواب میده؟
این که شما با هم هماهنگ نیستید به خاطر اینه که تعداد جلسات اعضای شوراتون خیلی کمه و این که شما این مشکلاتتون رو از قبل حل نمی کنید و وقتی وارد روستا شدید تازه یادتون میاد که باید این مشکلات رو حل کنید...
این حرف هایی که شما توی پاراگراف دوم زدید رو یه خورده بیشتر روش تامل کنید متوجه میشید که همش موازی کاری نه؟
ببینید من با اصل جایزه دادن مشکل ندارم. اما کی و کجاش مهمه . دلیلش مهمه. ما خودمون تو جشن به همه بچه ها جایزه دادیم. ولی اینکه به یه بچه جایزه بدیم و به یکی دیگه نه اونم به هیچ دلیلی توجیه بردار نیست. شرطی شدن یعنی اینکه آفرین که حجاب داشتی و چون حجاب داشتی این جایزت. ببینید ما سه روش برای آموزش داریم: اقناعی، تشویقی‌تنبیهی و اجباری. خب آخری که مدنظرمون نیست . می مونه اون دو تای اولی . ما تأکیدمون رو اولیه که بچه با میل و رغبت نه به خاطر جایزه یه چیزیو قبول کنه و خدا رو شکر انقدر فطرت این بچه ها پاکه که خیلی زود قانع میشن . حرکت تشویقیم در مرتبه دوم قرار میگیره.
اصل خود ماییم که مثلا الگوی بچه هاییم.
در اینکه کار عمرانی خودش فرهنگیه هیچ شکی نیست. منظورم از عمرانی کارایی بود که از ما خانوما برنمیاد! و منظور از کار فرهنگی کلاس چرخوندن و کارهای آموزشی بود وگرنه در تاثیرگذاری کارهای عمرانی هیچ شکی نیست.
در مورد مدیریت من چیزی نگم بهتره چون به حدی بچه گانه بود که فراتر از انتقاده. من کاره ای نبودم که کسیو توجیه کنم! من یک معلم جزء بودم.
کجاش موازی کاریه؟ مثلا تو یه روستا برادرا مسجد بسازند خواهران تو کلاس عربی یاد بچه ها بدن میشه موازی کاری؟
یا آموزش دخترا به عهده خواهرا باشه و پسرا با برادرا موازی کاریه؟
یا مثلا آقایون زبان انگلیسی درس بدن و خانوما عربی با برنامه ریزی ساعات این میشه موازی کاری آیا؟
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۹ سانتاماریا
سلام دوباره
به نظرمن یه اسیب بزرگی که بیشتر اردوهای جهادی را درگیر کرده این است که افراد درباره ی کار جهادی توجیه نیستند یا خوب توجیه نشده اند در گروهی که من با هاشون همراه بودم ازاین قسم مشکلات زیاد بود .به نظر من بهترین کار این است گروهی که تشکیل می شود به مدت چند ماه جلسه گذاشته شود به واسطه افراد متخصص وباتجربه روی افراد از نظر اخلاقی وگفتمانی ونگرشی وفرهنگی و...کار بشود به طور تخصصی ونیمه تخصصی وبعد درباره ی فضای منطقه ونیاز منطقه اسیب شناسی شود وهماهنگی شود بین اعضا تابتوانند در مناطق عملکرد مناسبی داشته باشند نه مثل گروه ما تازه هنگام سوارشدن در اتوبوس باهم اشنا بشوند وهیچ دیدگاهی نسبت به هم ومنطقه نداشته باشند وجالب تر اینکه نسبت به اردو نیز اصلا توجیه نباشند که در هنگام کار در بین مردم روستا به واسطه اختلاف نظر درگیر بشوند ودعوا کنندباهم ومردم روستا بگویند این افراد امده اند به ما چیز یاد بدهند ؟؟؟؟!!!!!!!!!بروند خودشان را درست کنند !!!!!!!!!!!!!
پاسخ:
با سلام...
احتمالا شما هم از گروه های خارج از استان هستید که برامون پیام فرستادید...خیلی ممنون
اینو فقط جها روشن شدن افکار عمومی گفتم چون در گروه های دانشگاه مازندران هیچ وقت چنین چیزی نداشتیم که بچه ها توی اتوبوس با هم آشنا بشن و یا اصلا توجیه نباشن نسبت به اردو....خدا نکنه...
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۰ یاسر شعبان
خانم شاهرضایی نمی خوام این بحث به حاشیه بره.....
این که شما فرمودیدبه یه بچه جایزه بدیم و به یکی دیگه نه این خودش بحث دیگه ای هستش که مد نظرمون نبود واگه هم دوست داشتید که بحث بشه بنده در خدمتتون هستم...

اون سه تا سوالی که شما پرسیدید هیچ کدومش موازی کاری نیستش و بنده هم منظورم اینها نبوده وبه این ها میگن یه برنامه ریزی درست وهماهنگ اما حرف بنده اینه که شما فرمودید آقایون کار عمرانی انجام بدن و خانوم ها فرهنگی رو قبول ندارم واین یه آسیب جدی به دانش آموزان پسر وارد میکنه چراکه مسولیت کار فرهنگی دانش آموزای پسر پس با کی باشه؟ خانم ها؟...
این که خانوم ها صرف کار فرهنگی انجام بدن وآقایون عمرانی این خودش چندین بحث رو به دنبال داره...
این که شما فرمودید آقایون وخانوم ها در کار هم دخالت نکنن ،حرف بنده اینه که اصلا قرار نیستش که در کار هم دخالت کنن بلکه باید با هم مشورت و هماهنگی داشته باشن و همین فرمایش شما که فرمودید در کار هم دخالت نکنن مسلما یه اسیب بزرگی هستش که منتج به موازی کاری میشه ...
چون نگاه کنید حداقلش اینه که اگه گروه خانم ها با آقایون هماهنگ نباشه و برنامه ها رو با هماهنگی نچینن باعث میشه که خیلی از کارهاشون به یکدیگه میپیچه و اگه خدای نکرده این عدم هماهنگی ها بازخوردشون توی روستا و بین اهالی به چشم بیاد که اصلا وااسفا میشه....
این عدم هماهنگی رو بنده به عینه دیدم و آسیبش رو هم دیدیم....
ما وقتی خودمون رو جدای از هم بدونیم این مشکلات رو در پی داره...
جمع بندی حرفهام اینه که اگه مشورت و هماهنگی در بین خانم ها و آقایون نباشه سنگ رو سنگ دیگه بند نمیشه
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۰ یاسر شعبان
یک نکته منفی که بنده در بعضی از گروه ها دیدم این بوده که گروه خانم ها به اتفاق گروه آقایون به بهانه ی این که ازشون در برابر بعضی مسائل مراقبت بشه با هم به یه اردوی تفریحی درون روستایی یا برون روستایی میرن..به خدا این کار هزار جور عیب به همراه داره که یکی از اون ها اینه که اهالی فک میکنن اومدن اینجا تا ....حالا دیگه خودتون هم کلاهتون رو قاضی کنید و ببینید چه آسیب هایی هم به گروه خانم ها وارد میشه هم به آقایون وهم به شاکله ی گروه جهادی
در بین اهالی که چه عرض کنم، کلا در اذهان عمومی اردوی جهادی به خاطر این قبیل فعالیت ها زیر سواله. ببخشید اما شایعه ها مبنی بر این است که بچه حزب اللهیا به خاطر خودشون پا میشن میرن جهادی و...
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۱ یاسر شعبان
تعداشون خیلی خیلی کمه و در همون اولین جهادی دیگه کم میارن و خدا بهشون توفیق ادامه کار رو نمیده...
خدایا عاقبت به خیرمون کن
اون که بله تعدادشون خیلی کمه. منظور من دشمنان سینه چاکمونن. ما رو همیشه متهم می کنن که ... بماند. البته همیشه این جرفها بوده. زمان جنگ هم اونایی که خط مقدم شهر (!) رو نگه می داشتند به اونایی که تو خط مقدم جبهه بودند از این تهمتا می زدند؛ ما را چه باک.
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۳ سانتاماریا
سلام
با نظر شما موافقم اما یک نکته قابل توجه این است در هر کاری باید تعادل برقرار شود ,می توانم مثال نقضی بیاورم در اردو ی دو برادر برای مراقبت همراه گروه خواهر وارد روستا شدند اما دو برادر برای اینکه به قول شما این حرف ها پیش نیاید .از گروه خواهران به فاصله چند کیلومتری قرار گرفته بودند که خیلی دور بودند در زمان انجام فعالیت خواهران یک سری از نوجوان وجوانان پسرروستا از نوع شرورشان به وسیله سنگ شیشه های محل کار خواهران را شکستند واز دیوار بالا رفته بودند برای ورود به محل ....
که سبب رعب ووحشت گروه واهالی روستا شده بود وخواهران نمی توانستند هیچ عکس العملی نسبت به این نوجوانان نشان بدهند ...خانم های روستا عکس العمل نشان دادند که باعث درگیری بیشتر اهالی روستا شد
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۳ یاسر شعبان
خانم سانتاماریا...
من حرفم این نبود بلکه منظورم اردوی تفریحی که با هم میرن هستش ..
این فرمایشی که سرکار داشتن رو کاملا قبول دارم و بنده هم تعجب کردم از این که این آقایون با این فاصله ی کیلومتری چه جوری ازتون مراقبت می کردن؟!!!
البته من یه نکته دیگه رو عنوان کنم. بعضی وقت ها هم از اون ور بوم میفتیم. مثلا در اردوی جهادی ما در یکی از روستاها، خانم الف اگه از آقای الف که ایشون هم در مدرسه حضور داشتند مثلا مازیک می خواستند، باید به مسئول که خانم ب بودند اطلاع می دادند. سپس خانم ب از اون ور روستا می کوبیدند بعد از ساعاتی می اومدن و ماژیک را از آقای الف گرفته و به خانم الف تحویل می دادن. واقعا یعنی چی؟ مگه محرم و نامحرم مراتب داره؟ مثلا مسئول رتبه نامحرمیش کمتره؟ یا مثلا شعور و عقل بقیه نمی رسه الا مسئولین؟!
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۷ یاسر شعبان
همسنگر جهادی بنده این گفتگو رو واسه همین ایجاد کردم تا admin های دیگه هم مجالی برای بحث داشته باشن دیگه...
همین 2 تا آسیب و آسیب های دیگه ای که دیگران فرمودن خودش می تونه روش بحث بشه ولی امان از دست این جهادی هایی که وارد بحث نمیشن حالا آقای سالخورده میاد میگه ما سایت داریم و این همه جهادی ..آخه کوشن این حهادی ها؟ چرا مشارکت این قد کمه؟
اگه نقدی دارید حتما به اشتراک بذارید تا همه مان استفاده کنیم
پاسخ:
بله لازم به ذکره که این گفتگو به فرمایش جناب آقای شعبان ایجاد شد...
پس دانشگاه مازندرانی ها کجان، جواب اقای شعبان رو بدن؟؟؟
سریع بدوئین مشارکت کنید
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۸ سانتاماریا
کاملا با صحبت خانم شاهرضایی موافق هستم
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۳۸ همسنگر جهادی
خانم شاهرضایی وسانتاماریا به نظرتون هرکدوم از جهادگرای خانم وآقا به غیر از مسئولین میتونن توی روستا یا مدرسه باهم صحبت کنن ؟؟؟یعنی همه اونها حدود ارتباط با نامحرم را رعایت میکنند؟؟محرم نامحرم مرتبه نداره تقوا که مرتبه داره.بحث عقل وشعور نیست هوای نفس ممکنه سراغ هرکسی بیاد حتی همون مسئول.به نظرم محدود کردن ارتباط خواهران وبرادران به مسئولین آسیب کمتری داره.
اگر برنامه ریزی صحیحی داشته باشیم رودرروییهای غیر ضروری و کاذب حذف میشه
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۴۰ یاسر شعبان
دوستان حرفتون کاملا درسته و نقد هایی که به همدیگه وارد میکنید به جاست..
ولی صحبت هایی که بین حاج آقا یاوری و خانم همسنگر جهادی و خانم شاهرضایی شده رو با هم تلفیق کنیم و یه نتیجه ازش بگیریم فکر کنم یه کلاس آموزشی خوبی باشه...
بنده نگفتم که جهادگرا با هم اونجا خوش و بش کنند.برای کارهای ضروری گفتم. اصلا غیر کار ضروری چرا باید صحبتی صورت بگیره؟ هوای نفسم که برای همه هست. من اعتقاد ندارم که تقوای مسئولین بیشتره. فقط ممکنه میزان تعهد و مسئولیت و فرماندهی شون بهتر و بیشتر باشه بسیجی باید خودش حدود شرعی رو بدونه و اگر نمی دونه باید یادش داد. نه اینکه صورت مسئله رو پاک کرد. اول از همه حداقل رودر رویی در اولویته؛ اما این بوروکراسی های مسخره هم معنی نداره. اینکه شما میگی محدود کردن نیست؛ بلکه محدود کردن برای غیر مسئولین و وسیع تر کردن برای مسئولینه.
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۴۷ سانتاماریا
نطر من این نبود که هرکس از راه رسید وبدون هیچ توجهی وبرای کوچک ترین مساله ای از طرف برادران به خواهران ویا بالعکس مراجعه شود ما یکی از راه کارهایی که برای ارتباط خواهر وبرادر داریم این بود از متاهلین استفاده کردیم اما نکته قابل توجه اینجاست که همان طور که اقای شعبان اذعان داشتند در پاسخ به بنده چطور برادرا ن مراقب خواهران بودن ؟همین است وقتی افراط وتفریط وجود دارد این چنین مشکلاتی صورت می گیرد از جمله اینکه در روستا یکی از خواهران دچار مشکل می شود وباید جهت کمک ,ازبرادران کمک گرفت اما به دلیل بسیار حق ارتباط با برادر نیست باید صبر شود که مسئول مربوطه بیاید تا ایشان اطلاع بدهند و....یا مشکل را خود خود خواهران حل کنند ...من با ADMIN یاوری موافق هستم نیاز به یک برنامه ریزی قوی وکار برای توجیه کردن افراد به صورت مستمر دارد
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۴ همسنگر جهادی
س الحمدلله همه هم نظریم که ارتباط فقط در مواقع ضروری ولازم هم برای اعضا هم برای مسئولین. گفته خانم یا آقای یاوری مبنی بر برنامه ریزی هم کاملاصحیح می دونم.مثلا درمورد مدرسه میتونید دوشیفته کنید تا اختلاط بوجود نیاد و امثالهم
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۴ یاسر شعبان
اوه اوه اوه چه شدتی پیدا کرده این بحث ....
بابا یه کلام ..
حدود شرعی رو رعایت کنیم و خشک مذهبی بازی هم در نیاریم مث همین موردی که خانم شاهرضایی فرمودن واسه یه ماژیک که این قضیه پیش اومد و حداقلش اینه که واسه یه ماژیک گرفتن دیگه انقد هزینه متحمل نشیم چرا که این بچه هایی که میان اردو جهادی دیگه به این چیزها واقف هستن که توی مخصوصا اینجور جاها و جاهای دیگه مشکلی به بار نیارن...
نگاه کنید راهکارش از دید بنده ناقص العقل اینه که قبل اردو حتما در چندین مرحله با اعضای گروه سر این موضوع صحبت بشه و کارهایی که نیاز به مشورت داره رو تا جایی که می تونیم به این شکل باشه که در مورد موضوع مشخص شده گروه خانم ها و آقایون جداگانه با هم رای زنی کنن و نتیجه کار رو خود مسئولین گروه ها با توجه به امر مسئولیتی که دارن با هم در میان بذارن حالا این کار میتونه در کار گروه های دیگه هم به طور جدداگاه انجام بشه مثلا مسئول آقا و خانم فرهنکی و عمرانی نتیجه صحبت های اعضایشون رو به همدیگه منتقل کنند و اینکه داخل اردو هم سرگروه خانم ها و آقایون در قالب دوستانه به اعضا گوشزد کنن این قضیه رو رعایت کنن و اینکه در مورد کلاس ها هم تا جایی که می نونیم بهتره که محل آموزش خانم ها و آقایون رو جدا کرده و یا شیفت های آموزشی شون رو تفکیک کنیم و. یا اینکه بیایم تا جایی که امکان داره کلاس های اموزسی رو با هم ادغام کنیم ..
بازم اگه بزرگوارن راهکاری دارن بفرمایند تا همه مان استفاده کنیم
پاسخ:
به نظر بنده ناقص العقل هم بهتره که جلساتی که مسئولین خواهر و برادر با هم در حین اردو میذارن، اگه همه ی افراد کارگروه ها با هم توی اون جیسه باشن، بازم آسیبش کم تر میشه...
ببخشید وارد بحث شدم...بفرمایید
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۵ یاسر شعبان
خانم سانتاماریا این فرمایشی که شما داشتید مبنی بر اینکه از متاهلین استفاده کنیم در صورتی می تونه خیلی خوب جواب بده که هر دوتاشون سرگروه باشن ولی در غیر این صورت یه سری مشکلات دیگری هم در پیش داره مثل اینکه شاید یکی از زوجه به مسائل جهادی اشنایی نداشته باشه و از حرف اون مسئول خانم یا آقا یه برداشت نادرستی بشه و به نحو نادرست منتقل بشه...
مسلما همه ی کارها نیاز به هم اندیشی و برنامه ریزی داره و بدون این مقوله کارها به نحو احسنت پیش نمیره...
پاسخ:
این بحث محرم  نامحرم بحثی بود که آقای کاوه توی همایش ماه رمضون 91 توی سپاه کربلا مطرح کرده بودن، اون روز هم آقای صفری خودمون ایشون رو کاملا توجیه کردن که این کار خیلی مشکله و امکانش برای همه ی گروه ها نیست...
حتی گفته بودن که آقای کاوه،شما یا باید خواهر و برادر(از نوع بسیجیش نه بلکه از نوع واقعیش) بیاری اردو جهادی، یا باید ازدواج جهادی راه بندازی که امکان هیچ کدوم نیست..
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۵ یاسر شعبان
کی از مسائلی که در بعضی از گروه ها به شدت مشاهده میشه اینه که سرگروه تمام کارهای مربوط به امور جهادی رو اعم از رفتن به سازمان های دولتی و برنامه ریزی در مسائل مختلف مانند مانند عمرانی و فرهنگی و آموزشی و..رو به تنهایی و بدون گرفتن هیچ گونه مشورتی از اعضای گروه انجام میده و آنها رو در امر برنامه ریزی و چگونگی انجام کارها دخیل نمیکنن و در آینده که اون گروه نیاز به سرگروه داره مجبور میشن از یه فردی که اصلا تجربه کارهای سازمانی و اداری رو نداره استفاده کنن که این خودش آسیب های بزرگی به همراه داره....و مهمترین مسئله ی گریبان گیر سرگروه ها اینه که خودشون رو سوای از اعضای گروه نی دونن و این باعث یه بدبینی از طرف اعضا نسبت به گروه های جهادی و اون سرگروه میشه...همچنین یکی از مسائلی که وجود داره در راستای کارهای سرگروه اینه که سرگروه از یه نفر حرف شنوی داشته باشه که این خودش هم یه سری معضلات رو به همراه داره
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۶ سعید سالخورده
له آقای شعبان...
دادن مسئولیت به هر شخص توانمند در اردو های جهادی میتونه در قالب کارگروه های مختلف خیلی خوب انجام بشه...
حدود 7هشت تا کارگروه میشه ایجاد کرد و هرکارگروه هم قبل اردو و حین اردو اعضاش مشخص باشه و هر کدوم از اعضا وظایف مطالبه گری از ارگان خاصی رو بر عهده داشته باشند...
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۷ یاسر شعبان
سلام بر دوستان جهادی و لعنت خدا بر دشمنان جهادی...
یکی از مواردی که می تونه بچه های جهادی رو از اصل قضیه ی خودسازی و در کل برنامه های جهادی دور کنه اینه که بعضا مشاهده میشه که شوخی های درون گروهی دیگه بیش از حد میشه و دیگه فرصتی برای برنامه های فرهنگی خودسازی و ... پیش نمیاد و موجب این بشه که حتی خدای نکرده ناراحتی هایی هم بین بچه های جهادی پیش بیاد اما در راستای این آسیب چیزی که تن آدم رو می لرزونه اینه که این شوخی ها وارد جمع بچه های روستایی و یا اهالی میشه که این دیگه کمر تاثیرگذاری گروه های جهادی رو خورد میکنه و حالا بماند که اهالی پشت سر بچه های گروه های جهادی چی میگن....
یاسر خان چه لعنت وحشتناکی فرستادی ....
هوالحکیم
من پارسال خیلی به بچه‌ها به‌خصوص دختربچه‌ها تأکید می‌کردم که هله هوله نخورند و ضرر داره و این صحبتا. منطقه‌ای که ما جهادی رفته بودیم منطقل فوق‌العاده گرمی بود. یه روز که من یه گوشه نشسته بودم و از تشنگی بی‌حال بودم، یکی از بچه‌ها اومد جلو و یه نوشمک تعارف کرد. من اصولاً چیزی از بچه‌ها قبول نمی‌کردم اما تو اون لحظه واقعاً نمی‌شد! من با ذوق نوشمک رو از بچه گرفتم. هنوز درست و حسابی اولین گازشو قورت نداده بودم که دختربچه گفت: « دیدی خاله مچتو گرفتم. هی به ما میگی از اینا نخورید، خودت میخوری!» اون لحظه یخ نوشمک مثل یه تیکه شیشه تو گلوم گیر کرد. هیچ جوابی نداشتم جز اینکه لبخند بزنم.
همیشه باید حواسمون باشه که عمل ما بیشتر از حرفمون برد داره. گاهی وقتا لازم نیست از ادب برای بچه ها بگیم کافیه با دوستای دیگه مون توی روستا درست رفتار کنیم. لازم نیست از تولید ملی حرف بزنیم، حواسامون باشه که لباسامون برند نباشن و ...
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۹ یاسر شعبان
سلام بر دوستان جهادی و غیر جهادی و لعنت بر دشمنان جهادی و غیر جهادی..
یکی از مواردی که می تونه آسیبی برای گروه های جهادی باشه و دید اهالی و دور و وریی ها رو نسبت به این گروه ها تغییر بده اینه که بعضا پیش میاد که بعضی از اعضای گروه و یا شایدم حتی یرخی از سرگروه ها نسبت به این قضیه که باید مواظب خرید هایی که از مغازه های داخل روستا وجود داره باشند ، نیستند یعنی پیش میاد که طرف پا میشه میره داخل مغازه یا اصلا مغازه داخل روستا نه و بیرون از اون روستا یه سری وسایلی خرید میکنه که فکر نکنم خودش هم اون رو تا به حال خورده باشه حالا همین رو میاره داخل روستا پیش بچه هایی که آرزوی دیدن این موارد رو از نزدیک دارن چه برسه به اینکه بخرند اون رو و ازش استفده میکنه...
یا اصلا بحث خرید نه و طرز لباس پوشیدن یه جهادی هم می تونه یه آسیبی به گروه های جهادی باشه یعنی طرف میاد با لباس های اونچنانی وارد روستا میشه طرف جز حسرت برای بچه های روستا چیز دیگه ای برجا نمی ذاره....
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۰۰ سعید سالخورده
یکی از اموری که خیلی خیلی در اردو های جهادی باید روش کار بشه، بحث نماز اول وقته...
متاسفانه دیده شده که مخصوصا بچه های عمرانی وقتی که اذان میشه و سر کاراشون هستن، هرکی میگه این یه تیکه رو انجام بدیم میریم...که این اصلا نمیتونه خوب باشه...
حالت خیلی بدترش اینه که ار اهالی روستا هم با بچه های جهاد تو کار عمرانی شرکت داشته باشند و این صحنه ها رو ببینند
البته این همت و تدبیر مسئول فرهنگی گروه رو می طلبه که موقع تمتم نماز ها با بچه ها عمرانی باشه و قبل اذان فضا رو کاملا برای نماز مهیا کرده باشه و خودش هم تک تک افراد رو به نماز اول وقت تشویق کنه...
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۱۷ جهادی دانشگاه مازندران
جهت استحضار دوستان و عزیزان جهادی عرض کنم که این بحث بلند بالایی که شاهدش هستید به همت آقای شعبان صورت گرفته که از جهادیون خارج از استان هم نظر خواسته شده و اون ها هم توی بحث شرکت کردند...
لازم بذکره که این مباحث و نظر خواهی ها همچنان ادامه داره و حالا از شما جهایون دانشگاه مازندران هم میخوایم که وارد بحث بشید و نکات + و - که در گروهاتون بود رو برامون بفرستید...
با آرزوی سربلندی و سرافرازی همه ی جهادیون...
باتشکر از بانی خیر جناب آقای شعبان
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۵ یاسر شعبان
سلام خدا بر دوستان جهادی و لعنت خدا بر دشمنان جهادی...
یکی ا ز مسائلی که بنده رو خیلی اذیت میکنه اینه که یه طلبه جهادی در گروه نباشه...
نگاه کنید منظورم اینه که چرا نباید گروه های جهادی این صحه رو در کارشان بذارن که اصلا قبل از اینکه اعضای گروه رو مشخص کنن یه طلبه ی جهادی رو مشخص کنن..
به ضرس قاطع میگم که اگه یه طلبه جهادی در گروه باشه راحت 50% کارها رو حل میکنه وگرنه باید واسه این 50% زحمت بیشتر و نیروی بیشتری رو ببریم
اما چیزی که این جا مطرح هست اینه که هر طلبه ای رو نباید برد چرا که به خاطر جهادی نبودنش(البته با کمال احترامی که برای تمامی دوستان طلبه و معمم ها هستم)به گروه آسیب جدی وارد میشه که این خودش جای بحث داره
چون بنده هم با طلبه غیر جهادی هم گروه بودم و هم با یه طلبه جهادی واقعا فرق دارن....
مهمترین چیزی که می تونه در انتخاب طلبه اهمیت داشته باشه البته بعد از مقوله جهادی بودنش اینه که ایشان در مسائل شرعی و ....حازم و کارکشته باشه...
بنده بسیار بسیار با آقای شعبان موافقم.
جهادی بودن طلبه و داشتن روحیه جهادی ایشون میتونه خیلی به مسئول گروه در پیشبرد کار ها کمک کنه...
بزارید یه خاطره بگم براتون.ما توی یه گروه جهادی بودیم توی یه منطقه ای که هر روز بارون میزد و جاده ی روستا گلی میشد، این آقای طلبه عزیزی که همراه ما بود میگفت من ولسه نماز جماعت با این وضعیت مسجد نمیام.
یه ماشین برام بگیرید(واسه راه 150 متری) چکمه ها رو هم برام بشورین.تازه از این چکمه هایی که پاشنش مشکیه نمیخوام حتما پاشنه زرد برام تهیه کنید و از این حرفا...
دوستان خیلی دقت کنیم که طلبه ای که انتخاب میکنیم روحیه جهادی داشته باشه...
البته از تمام طلبه ها خیلی عذر میخوام میدونم تعداد طلبه های اینطوری که گفتم،همین یه دونه ست...
بردن طلبه جهادی یا غیر جهادی یک قسمت ماجراست و تعریف کار و درخواست شما و جایگاه طلبه ماجرای دیگست ...طلبه غیر جهادی رو قبل از سفر باید توجیهش کنید ((دقیق )) و در سفر هم باید براش کار تعریف کنید(( مفید)) ....توجیه یک طلبه خودش روشهای خاصی رو میطلبه ...
طلبه با جایگاه معنوی ... 
طلبه با جایگاه فرهنگی ...
طلبه با جایگاه مدیریتی ...
طلبه با جایگاه مشورتی صرف ...
طلبه با جایگاه در هم و برهم 
روشن کردن این جایگاه برنامه میخواد ..البته این جایگاهها برای بقیه افراد گروه هم هست
۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۶ مراقبة النفس
من یک اردو در خدمت دوستان بودم.فکر می کنم استفاده از یک روحانی به اصطلاح جوان پسند! و هماهنگی بین اعضای فرهنگی اعم از خواهران و برادران و برنامه ریزی موضوع محور (مثلا مهدویت) می تواند ما را به اهداف نزدیک تر کند.
راستی اسم گروه امسال معلوم نشد
و من الله توفیق
پاسخ:
سلام...
نه خیر دوست عزیز...
کار خیلی سختیه. آخه این اسم باید برای گروه های جهادی دانشگاه مازندران درآینده هم ماندگار باشه و اسمی باشه که مورد پسند همه باشه و این اسم باید در بین گروه های حهادی کشور بدرخشه....ان شاءالله...
در دست اقدامه...

البته یه ویژگی خوب دیگری هم که میتونه وجود داشته باشه حضور طلبه متاهل هستش که خیلی به گروه های جهادی میتونه کمک کنه
چون هم راه ارتباط گیری و سوال و پرسش خیلی از صحبت ها اسون تر میشه هم تا اون جایی که من دیدم همسر طلاب خودشون هم میتونن نقش بسزایی در گروه خانم ها داشته باشند و و مردم روستا و قتی مشاهده میکنن یه طلبه به همراه همسرشون اومدن جهادی خیلی از صحبت ها رو راحت تر مطرح میکنن

دوستان سلام...
یه سوال ار بحث خرید ها...
فرض کنید رفتیم اردو توی یه منطقه ای که آب آشامیدنیش آلوده است، البته برای ما جهادی ها چون روستایی ها از همن آب استفاده میکنن...یعنی شما نظرتون بر اینه که مسئول خرید نباید آب معدنی بخره؟؟؟یا اگه خریئ طوری بیاردشون که روستایی ها نبینند؟؟؟
۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۸:۵۸ همسنگرجهادی

سلام

اگه خوردن آبی که میگیدواقعا آلوده است و باعث مریض شدن جهادگرامیشه بهتره از آب معدنی استفاده بشه البته میتونید طوری بیارید که اهالی حساس نشن مثلا بریزید توی دبه هایی که اهالی هم از اونا برای جابه جایی آب استفاده میکنند.

یاعلی

پاسخ:
بنده در جریان این اتفاق هستم...
آب که آلوده بود واقعا اما برای بچه ها نه برای اهالی...
قضیه از این قرار بود که مسئول گروه حالا یا خانم یا آقا، با خریدن آب معدنی برای بچه ها مخالفت میکرد و آب هم نخرید...

سلام

ماها ,فقط دل دشمنانمون رو میشکونیم ............

این دشمنان ماها هستن که زیراب مسلمین رو بیخودی میزنن...........

وگرنه مومن با مومن دیگه چنین رفتاری نداره

ان شاالله هممون عاقبت بخیر شیم 

 

پاسخ:
سلام...
چه رفتاری رو میگید؟؟؟
۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۴ یاسر شعبان
سلام
در جواب به دوست عزیزمون "جهادی" در مورد این سوالی که مطرح فرمودند عرض کنم که خوردن آبی که آلوده هستش برای روستایی ها هم آلوده هستش پس اگه قرار بر این باشه که بچه های جهادی خدای نکرده مسموم بشن پس اهالی هم تا حالا مسموم شده بودن اما اینکه چرا مسموم نشدن رو باید از اهالی جویا شد..
چون این شرایط برای گروه ما هم پیش اومده بود که آب روستا الوده بوده ولی اهالی اون آب رو می جوشاندن و بعد مصرف می کردن ولی خواهران جهادی آب رو نمی جوشوندن و مصرف می کردن و بعدشم رونه بیمارستان شدن و هزار تا مصیبت برای مسئول گروه به وجود آوردن ...نگاه کنید این سهل انگاری از طرف گروه جهادی بوده که می تونستن با جوشاندن آب حلش کنن آخه جای تعجب اینجا بوده که آقایون آب رو می جوشوندن اما خانم ها نه....
در مورد خریدها -چه آب باشه چه چیز دیگه ای- هم در یه نظر دیگه ای خدمتتون عرض می کنم..
پاسخ:
سلام...
حاجی ببین، اگه آلودگی آب خیلی زیاد نباشه بدن نسبت بهش در طی مدت زمانی مقاوم میشه، اما برای بچه های جهادی که میخوان تازه اولین بار از اون آب بخورن، میتونه دردسر ساز بشه...
اگه کتاب تا خمینی شهر رو خونده باشی توش نوشته که مادر حاج عبدالله وقتی میره بشاگرد و محلی که مردم از آبش استفاده میکنند رو میبینه، به حاجی میگه، مادر ،یعنی تو اینجا آب قورباغه میخوری...بدن حاج عبدالله دیگه مقاوم شده بود اما برای افراد تازه ارد دردسر ساز میشد...
۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۹ یاسر شعبان
سلام بر دوستان جهادی و لعنت خدا بر اسراییل و دشمنان جهادی
یکی از موضوعاتی که می تونه برای گروه های جهادی آفتی باشه که کاملا به طور نا خواسته از سوی اهالی پیش بیاد اینه که از آنجایی که بچه های جهادی یکی از وظایفشان خوشرویی با اهالی هستش این کار نتیجه اش این میشه که از اهالی به خصوص جوانان روستا با بچه های جهادی اخت بگیرن به حدی که این رابطه باعث این میشه که جوانان روستا وقت و بی وقت به محل اسکان بچه های جهادی بیان و این باعث میشه که وقتی بچه های جهادی قرار بر این هستش که یه جلسه ای در مورد کارهای روستا و آسیب های موجود در روستا و در کل منظورم اینه که حرف هایی که نباید به گوش اهالی برسه بخوان داشته باشن این جوانان یا هر قشر دیگری از روستا در این جلسه هستن و باعث این میشه که بچه های جهادی به دلیل حضور این افراد حرف های خودشون رو به طور مستقیم بیان نکنن و گاهایش میاد که این حرف ها در محضر این اهالی مطرح میشه و این افراد با برداشت های مختلف به خانواده هاشون می رسونن و هزار جور برداشت میشه...
درکل حضور اهالی در خوابگاه بچه های جهادی به خصوص نونهالان و نوجوانان می تونه چندین آسیب دیگه ای رو هم به دنبال داشته باشه که بنده فقط به یکی از اینها اشاره کردم...
۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۴۳ سعید سالخورده

یکی از آسیب هایی که معمولا تمام گروه های جهادی باهاش روبرو هستند، بحث مستند سازیه...

متاسفانه کل مستند هایی که ساخته میشه (البته بخش ویدئوییش منظورمه) فقط بدرد این میخوره که توی تلویزیون پخش بشه یا اینکه بعنوان یه گزارشی به مسئولی نشون داده بشه.

به نظر بنده باید دقت کنیم این مستندها بتونه نقشه راهی باشه برای افرادی که بعدا میخوان کار ما رو ادامه بدن.

اصولا بهتره که مستند هایی جدا برای هر کارگروهی ساخته بشه و ریز فعالیت های بچه ها رو به تصویر بکشه. مثلا برای کسی که میخواد کار فرهنگی انجام بده در سال های آینده، میبینه که چه کار هایی انجام شده و چقدر تاثیر گذار بوده و نقاط ضعف و قوت کار رو خیلی خوب میتونه شناسایی کنه...

سربلند باشید...

۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۲۲ جهادی دانشگاه مازندران
سلام...
یکی از کار هایی که در اردوهای جهادی باید انجام بشه و از ملزوماته اینه که دقت کنیم توی هر کاری که انجام میدیم، اهالی رو شرکت بدیم. طوری که ا.نها خودشون رو جزء مهمی از کارها بدونن.
مخصوصا توی بخش عمرانی که حتما باید باشه چون بعد از رفتن بچه های جهادی از روستا، ادامه کار باید توسط خود اهالی صورت بگیره...
اصل کار جهادی رو فراموش نکنیم: کار برای مردم  ،   با مردم  ،  توسط مردم...
۰۱ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۲۲ سعید سالخورده

درود بر شما...

یکی از چیز هایی که خیلی باید بهش دقت کنیم اینه که، اگه یه آداب و رسوم غلطی توی روستا دیدیم و خواستیم تغییرش بدیم، دقت کنیم که این کار خیلی حساسیه و ممکنه باعث ایجاد بدبینی مردم نسبت به گروه بشه...

اولا باید دقت کنیم که حتما اطلاعات کاملی در مورد اون بحث داشته باشیم. ثانیا: تغییر فرهنگ و آداب و رسوم امری نیست که بشه توی 10 پونزده روز کاملا تغییرش داد اما میشه روش یه تاثیراتی گذاشت...

که بعنوان راهکار میشه به نشون دادن عمل درست توسط خود جهادیون و یا صحبت کردن روحانیون با مردم اشاره کرد.

مثلا نیروهای حاج عبدالله توی بشاگرد برای تغییر دادن فرهنگ نامگذاری برای فرزندان، اول اسمهای مذهبی که خودشون داشتند رو برای بچه ها تبیین و تعریف میکردند و بعد برای هر کدام از بچه ها اسم جدیدی انتخاب میکردند و به بچه ها میگفتن همدیگه رو به این اسم ها صدا بزنید...

سلام علیکم.

یکی از مشکلاتی که من دو دوره تو گروه جهادی که بودم دیدم، عدم توانایی سرگروه تو اداره بعضی از امور مربوط به گروه بود. سرگروه به دلایل مختلف مثلا آشنایی قبلی با اعضا، رقت قلب! و... از اشتباهات بچه ها به سادگی و بدون حتی یه تذکر ساده، چشم پوشی می کرد و این باعث بروز ناهنجاری های زیادی بین اعضا شده بود.مثلا خیلی راحت غیبت می کردن یا در مورد رفتارهای آقایونی که باگروه بودن قضاوتهایی می کردن که اکثرا منجر به تهمت می شد!!! و ...

پاسخ:
علیکم و رحمه الله...
به مسئولی که در موردش صحبت میکنید بفرمایید که دو تا پاراگراف اول صفحه 316 کتاب تا خمینی شهر رو مطالعه کنند...حتما...
۰۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۴ محمد منظور
بسم رب شهر الرمضان
سلام بر جهادیون.دوستان آشنا و دوستانی که ان شاالله بعدا توفیق زیارت پیدا می کنیم.
با مواردی که ذکر شد اگر بخواهیم تا این جا یک جمع بندی بکنیم این موارد به ذهن بنده می رسه:
1-حضور یک روحانی پای کار و آشنا به فضای اردو های جهادی
2-هماهنگی بین اعضا-چه فرهنگی و عمرانی چه خواهران و برادران
3-برگزاری جلسات منظم برای بچه های فرهنگی  قبل از اردو و حین آن در جهت هماهنگی بهتر
4-پرهیز از زیرآب زنی،غیبت و تفرقه افکنی(پناه بر خدا!)
5-خویشتن داری،مراقبت از نفس و ولایتمداری
6-رازداری و اجتناب از برگزاری جلسات داخل گروه در حضور اهالی
7-مستند سازی وقایع برای نسل های بعدی جهاد
اگر باز هم هست دوستان یاری کنند
سلام علی من اتبع الهدی
پاسخ:
سلام...
حاجی شما خودت استادی...
شماره 8 رو با نظر خودت اضافه کن...
درود بر دوستان جهادی...
دوتا سوال دارم: اول اینکه فرض کنید بچه های اردو جهادی یا حتی خود مردم عادی به خانواده یا خانواده هایی در منطقه ای محروم، کمک مادی میکنند. به نظر شما آیا این روش درسته که پول رو ببریم مستقیم بدیم دست طرف مقابل؟؟؟
اگه قبول دارید این روش رو که بگید چرا و گرنه راهکاری برای کمک مادی به محرومین بدید...
و دوم اینکه: در خیلی از مناطق محروم کشور بخصوص در بین عرب زبان های کشورمون اگه بخوای هر چند وقت یه بار برای کمک دم در خونه ای بری، این ذهنیت براشون بوجود میاد که خدایی نکرده شما.......!!!! برای رفع این مشکل چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟؟؟؟
سربلند و پایدار باشید...
سلام.
در مورد سوال اول آقای سالخورده باید عرض کنم که حاج عبدالله والی با روش کمک مستقیم به مردم کانلا مخالف بودند و همیشه میگفتند نباید فرهنگ گداپروری رو در مردم بوجود بیاریم نباید بذاریم فرهنگ منطقه نیازمند بار بیاید...
باید سعی کنیم تا محرومین رو به سمت کار و اشتغالزایی برای آنان پیش ببریم
۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۸ همسنگرجهادی
سلام
در مورد سوال اول بستگی به نیازطرفتون داره و شرایطش.گاهی میشه متناسب با موقعیت شخص یا خانواده نیازمند یه منبع درآمد براشون ایجادکرد یا اگه به غذا نیاز دارن به جای بردن موادغذایی به در خونشون با یه بقالی یا فروشگاهی هماهنگ کنید تابتونن خودشون مواد موردنیازشونو تهیه کنند...
سوال دوم :به نظرم توی همچین شرایطی که یه سری حساسیت های اینچنینی وجو دداره از معتمدین محل ونیروهای بومی کمک بگیرید.
۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۹ سعید سالخورده
همسنگر جهادی سلام...
در مورد جوابی که به سوال اول دادید باید بگم که اینو قبول دارم، خانواده هایی که جوون توشون هست باید روی اشتغالزایی این جوون ها کار کرد تا منبع درآمدی برای خودشون و خانوادشون داشته باشند.اما بنده منظورم روی خانواده هایی بود که نیروی کار ندارند!
بله یکی از راهکار ها برای تامین موادغذایی این میتونه باشه که به بقالی محل پول بدیم که پول خرید فلان خونواده رو از روی این پول بگیره...اما خیلی نیازهای دیگه ای هم هست که اگه پول نقد دست طرف باشه خیلی بهتر میتونه مرتفعش بکنه..
در مورد سوال دوم که تا حدودی به سوال اول مربئط میشه باید بگم بدبختی اینجاست که معتمدین محل هم مث بقیه مردم ذهنیت خوبی از این حرکت ندارند، خب اونها هم جزء همین مردمند دیگه...در چنین مناطقی اغلب جمعیت روستا از فقر مالی برخوردارند و نمیشه از خود نیروهای بومی که اونها هم وضعیت خوبی ندارند استفاده کنیم...چون معمولا اونهایی که وضع مالیشون خوب میشه توی روستا نمیمونن و میرن تو شهر زندگی میکنند!!
۰۴ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۴۵ وحید سالخورده
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و تشکر از نظرات خوبتون
به نظر بنده، دادن پول به اسم گروه جهادی به اهالی روستا در کل، کار درستی نیست.
اگه یه فرده خیر شخصی بره و یه خونواده رو تحت پوشش خودش بگیره و برا همیشه بهش کمک کنه خیلی کاره خوبیه ولی در گروه جهادی اگه این کار اتقاق بیفته همون گداپروری که حاج عبدالله فرمودند اتفاق میفته.
پیشنهاد حل مشکل:
گروه های جهادی میتونن با تحقیق روی زندگی خانواده های محروم و شناسایی مشکلات حاد آنها در جهت رفع مشکل خونواده ای تلاش کنن که مشکلش از دید تمام اهالی روستا، یک مشکل واقعا رفع نشدنی از سوی اون خونواده باشه. چراکه کمک به یه فرد در روستا این چشم و هم چشمی رو پیش میاره که چرا به ما کمک نشده.
برای مثال: یکی از جهادگران ما در کل یک روستا سراغ یه خونواده ای رفت که فرزندشون از سرطات رنج می برد و تعداد غده های سرطانی بدنش از 50 تا هم بیشتر بود و رفع این مشکل از دید تمام اهالی در اولویت قرار داشت.
ان شالله که بتونیم در کنار تمام کارهای جهادی که انجام میدیم، به مشکلات حاد زندگی افراد محروم هم توجه ویژه داشته باشیم.
یا علی.
۰۴ مرداد ۹۳ ، ۰۴:۲۲ علی اکبرزاده
سلام
کاری با بحث بالا ندارم،ولی ارتباط نداشتن بچه های جهادی در طول سال یه ضعفه بزرگه به نظر من.
ارتباط بچه ها اگه نگیم وجود نداره،خیلی محدوده؛راهی که الان به ذهنم میرسه استفاده از فضای مجازیه، نرم افزاری مثل واتس آپ میتونه خیلی کمک کنه و مفید باشه.
ضمن اینکه این راه میتونه ارتباط مستمر بچه ها رو حفظ کنه،باعث نزدیک شدن قلوب به همدیگه میشه و تا حد زیادی تعارضات رو کم میکنه؛الان هم که ماشاالله همه گوشی های هوشمند دارن.
میشه یه گروهی به اسم "جهاد دانشگاه مازندران"ایجاد کرد تا بچه های جهادی سؤال ها،راهنمایی ها و مشکلات خودشون رو توش بیان کنن و جواب بگیرن.

در ضمن هزینه ای هم نداره به اون صورت و جامع هم هست،یعنی
پاسخ:
سلام حاجی...
اولا باید بگم که ارتباط بچه های جهاد اصلا هم با هم محدود نیست و خیلی هم با هم ارتباط داریم، شما به ما افتخار نمیدی...
ثانیا: مگه همین فضایی که بیش از 50 تا نظر توش مطرح شده چطوره که واتس آپ میخوای؟؟؟
من که گوشیم 11دوصفره واتس آپ ندارم پیکار کنم؟؟؟
شما هرسوالی که دارید همین جا مطرح کنید جوابتونو جهادیون میدن...

سلام

بجای اینکه اهالی رو عادت بدیم به اینکه پول بریزیم تو جیبشون بیایم فکر کنیم میشه چه کرد تا خودشون پول در بیارن ؟!
پس اشتغال زایی که میگن برا چیه؟؟

میخوان یه جوری محرومیت ها کمتر شه وهم اینکه اهالی به خصوص جوانا پانشن بیان شهر و فکرکنند که تو شهر خبریه که بعدشم ممکنه تو شهر بزرگ به فساد کشیده شن خدایی ناکرده.(حالا شهر های خودمونو نبینین....)

تو زمینه های کشاورزی , دام پروری و ..... میتونیم کار کنیم

حتی برای خانم ها میشه کار کرد.............

هیچ وقت هیچ وقت نباید سعی کنیم پول نقد دست کسی بدیم

اگه امروز از مغازه ای که تو روستاست خرید کنیم ولی فردا و پس فردا خریدی صورت نگیره واز شهر خوراکی برسه اونوقت احتمالش هست که فروشنده حرف و حدیث در بیاره و حتی  شخصیت جهاد گرا رو تو روستا خراب کنه ولی خرید از خود روستا  هزینه رفت وآمد جهادگر رو از روستا  به شهر ممکنه کم کنه و به صرفه باشه .

حالا به نظرتون باید اینجا چه کرد؟؟؟!!!

اینکه یه جوری اخلاق فرو شنده دستمون بیاد کافیه؟

 

حاج عبدالله از احساساتی شدنم جلوگیری میکرد .......

احساسات در مقابل محرومیت ها شاید کار رو خراب کنه و نتیجه بدی داشته باشه.......

کار جهاد گداپروری نیست......

 

اینا فقط نظرات شخصی بود .....

 

راستی فکر میکنم بچه های جهادگر تو فضای مجازی با همون اسمی که آقای اکبر زاده گفتن ارتباط دارن اما مطمئن نیستم نرم افزار همون  واتس آپه یانه؟؟؟

 

 به فرمایش مدیر سایت : خب همین جا انتقادات و پیشنهادات و حرفاتون رو بذارید تا همه استفاده کننن...........

بذارید ماهام از زکات علمتون استفاده کنیم...............

ببخشید حرفام طولانی شد

 زندگیتون پر از یاد خدا

 

 

 

 

 

۰۵ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۲۷ علی اکبرزاده
دوباره سلام
منظور بنده عموم بچه ها بود،مثلا بچه های خارج استان
والا خودمون که انصافا هستیم با هم،شما صاحب افتخاری دوست عزیز
واتس آپ هم یه پیشنهاد بود همونطور که گفتم وگرنه ضرورتی نداره
در ضمن دوستانی هم که ۱۱۰۰ دارن میتونن با سیستم خونگی یا لپ تاب با اینترنت وارد این فضا بشن.
جهادیون رو هم خوب اومدی،من بقال سرکوچه ام؟

یا علی مدد
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۹ فدراسیون امار دانشکده عاوم ریاضی
السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

تعداد نظراتی که در این بخش گذاشته شده58 تا هست و رقابت سختی بین اعضا وجود داره

نظر شما رو به این امار وارقام ها جلب میکنم.

رقابت اصلی بین یاسر شعبان و برادران سالخورده وسانتاماریا و شاهرضایی میباشد که هر کدام تلاش میکنند با گذاشتن نظرات بیشتر پیروز این ماراتن گسترده بشوند

تبصره:بدلیل وجود اسم های سعید سالخورده و وحید سالخورده و سالخورده در نظرات و ناتوانی علم امار از تشخیص اسم سالخورده که سعید هست یا وحید .کلا برادران سالخورده محسوب میشود تا حق هیچکدام از این دو عزیز ضایع نشود و در این میدان گسترده رقابت باقی بمانند.


یاسر شعبان با گذاشتن 16 نظر در این رقابت گوی سبقت را از همگان دزدید وبااختلاف زیاد بر سکوی اول فعلا قرار دارد

برادران سالخورده با کمک یکدیگر و سوءاستفاده از تبصره باگذاشتن 6 نظر فعلا در مقام دوم که جایگاهشان انچنان محکم و مطمِِئن نیست

زیرا 2 رقیب سرسخت به نام های سانتاماریا و شاهرضایی که هرکدام با گذاشتن 5 نظر رقبای اصلی برادران سالخورده میباشند


در پایین جدول رقابت سخت و نفس گیر هست که نام های محمد منظور و مهدی زاده وناشناس و همسنگر جهادی وعلی اکبر زاده وجهادگر و  مراقبة النفس وگمنام و یاوری تلاش بسیار زیاد میکنند تا در قعر جدول قرار نگیرند


به کلیه دوستان پیشنهاد میشود تلاششان بیشتر کنند تا به خواسته مطلوب خود برسند

و الگوتان یاسر شعبان باشد

کسانی که بتوانند مقام های اول تا سوم را کسب کنند به دور بعد سعود میکنند


منتظر امار ها وارقام های جدید باشید....

ببخشید وسط بحث ها باید بگم
جهادی دانشگاه توی وایبر گروه داره
پاسخ:
جدا گروه داره؟؟؟

۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۸ وایبرواتساپ،لاین،
جدا داره ؟
پس چرا ما عضو نیستیم
پاسخ:
بله منم همین رو میگم....
جدا داره؟؟؟
ما که با گوشی 11دو صفر نمیتونیم عضو بشیم
۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۳ همسنگرجهادی

سلام

تا جاییکه من می دونم یه گروه توی وایبر داره،جدا!چند نفر ازاعضاشو می شناسم.

یاعلی

سلام برجهادگر
بنده توفیق حضوردر 4دوره جهادی روداشتم که هر4دوره خداروشکر خوب برگزارشد اما دوره اول باوجود بی تجربه بودن کامل مسولین بهترین دوره بوده وپربازده ترین دوره بوده باوجود کمبودامکانات، کمبود بودجه،کمبودموادغذایی،ناآشنابودن بچه های گروه به جهادی وازهمه مهمتر بی تجربگی مسوولین درجهادی و...
اما
رمزموفقیت اون دوره،این بوده که:
خیلی نزدیک به حال وهوای دفاع مقدس وجبهه وایثاروفداکاری بوده
جهادگران دانشگاه مازندران،یادمان باشداین حرکتهای جهادی برگرفته از جهادشهدایمان وباجرقه حاج والی صورت گرفته.
بنده ازبچه های استان مرکزی هستم وخواهرانه این مطلب روبیان میکنم چون مایه کمی یادمون رفته ،شمایادتون باشه
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۶ رهگذر جهادی
نمیدونم کار مثبتی انجام دادم یا نه!
فقط از خدا میخواستم و میخوام نگاه مهربان امام زمان(عج) با گروه باشه
پاسخ:
ان شاءالله همه ما بتونیم برای گروهمون مفید باشیم و کارمون تنها برای رضای خدا و رضایت امام زمان (عج) باشه...
بابا جووووووووون مادرتون این نظراتونو کوتاه تر بنویسین ک آدم حوصلش بگیره بخونه...سپاس
۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۶ گروه جهادی دانشگاه مازندران
بسم رب المهدی
عرض سلام به پیشگاه امام عصر و همه ی جهادگران
بنده احساس میکنم نکته ی مثبت و منفی تعریف دیگری غیر از این مباحث دوستان دارد !!!!!!!!!
بله آقای سالخورده ما گروه جهادی ویژه خواهران در وات ساپ تشکیل دادیم و به لطف خدا نتیجه ای را که خواستیم را گرفتیم .
واما نکات منفی در گروه جهادی هایی که بنده حضور داشتم کم نبود و نکات مثبت هم همینطور .
یک نکته منفی در گروه های جهادی نبودن بصیرت و آگاهی جهادگران از فضای جهاد بود .هدف نامعلوم  بود
برنامه ریزی منظم نبود و ولایت پذیری بعضی دوستان جهادی کم بود ......
۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۲ گروه جهادی دانشگاه مازندران
نکته مثبت
تربیت نفس
البته نه در همه ی گرو ه ها





از برنامه های اصلی ما در یکی از گرو ه هامون یاد آوری هدفمون بود
هر روز با رفتن سر کلاس 19 بسم الله الرحمن الرحیم قرائت میشد و.....
خیلی از کارهای بیشتر و بهتری که اگر گفته بشه هم برای دوستان باورش سخته و شاید هم ترسناک.............ولی انجام شد به لطف الهی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی